نورانورا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

نوراهدیه ی خدا

نورا بهترین هدیه از خدایم هست

وروجک من

شیرین عسلم امروز کلی باهام همکاری کردی تا من یه کم به کارای خونه برسم بعد از ظهر هم خاله مریم اومده بود یه امتحان آنلاین اینترنتی بده کلی با ثنا و پریا بازی کردی پریروز بردمت بهداشت اونجا عاشق اون خاله ای شده بودی که واکسناتو میزد غافل از اینکه دو ماه پیش با آمپولش کلی حالتو گرفته بود قربون مهربونی هات برم که با اون لبای همیشه خندونت دل همه رو می بری  اساس رقاص شدی با هر آهنگی نشسته خودتو تکون میدی دیروز با شعر بوی گل و سوسن و... که از تلویزیون پخش میشد میرقصیدی و دست تکون می دادی اخیرا که یه ست آرایشی واست گرفتم (پر رو نشو آخه اون مغازه ای که من رفته بودم این ست تنها اسباب بازی بود که دهن خوریش خوب و بی خطر بود آخه ...
19 بهمن 1391

وروجک من

شیرین عسلم امروز کلیباهام همکاری کردی تا من یه کم بهکارای خونه برسم بعد از ظهر هم خاله مریم اومده بود یه امتحان آنلاین اینترنتی بده کلی با ثنا و پریا بازی کردی پریروز بردمت بهداشت اونجا عاشق اون خاله ای شده بودی کهواکسناتو میزد غافل از اینکه دو ماه پیش با آمپولش کلی حالتو گرفته بود قربون مهربونی هات برم که با اون لبای همیشه خندونت دل همه رو می بری اساس رقاص شدی با هر آهنگی نشسته خودتو تکون میدی دیروز با شعر بوی گل و سوسن و... که از تلویزیون پخش میشد میرقصیدی و دست تکون می دادی اخیرا که یه ست آرایشی واست گرفتم (پر رو نشو آخه اون مغازه ای که من رفته بودم این ست تنها اسباب بازی بود که دهن خوریش خوب و بی خطر بود آخه هر چی میدیم دستت یک راس...
19 بهمن 1391

نورا در ماه هشتم

عزیز دل مامان ابتدای این ماه دندون در آوردی خودشم دوتا از پایین جشن نامزدی خاله سودا رفتی و کلی اونجا حال کردی قراره عکساتم آپلود کنم جیگر مامان دیگه کامل خودش میشینه اما تنبل خان اصلا تمایلی به دمر افتادن نداره روروک هم زیاد نمیزارمت میترسم امونمو ببری ولی گاهی اوقات که کار دارم تا میزارمت روی روروکت پا میزنی و دنده عقب میری در کل فعالیتت زیادتر شده چند تا حرف رو پشت سر هم تکرار میکنی مثل د دد ها  ایده  نه نه ببه فوووه (اینا چیه دیگه دختر ؟؟) تازه امروزم رفتی جشن تولد شادی اونجا کلی آش دوغ خوردی قربونش برم دوغ و ماست رو خیلی دوست داره هر غذایی رو با ماست بدم خوب میخوری اما بی ماست عمرا... فرنی رو هم کلا گذاشتی کنار شیرین...
12 بهمن 1391

نورا در ماه هشتم

عزیز دل مامان ابتدای این ماه دندون در آوردی خودشم دوتا از پایین جشن نامزدی خاله سودا رفتی و کلی اونجا حال کردی قراره عکساتم آپلود کنم جیگر مامان دیگه کامل خودش میشینه اما تنبل خان اصلا تمایلی به دمر افتادن نداره روروک هم زیاد نمیزارمت میترسم امونمو ببری ولی گاهی اوقات که کار دارم تا میزارمت روی روروکت پا میزنی و دنده عقب میری در کل فعالیتت زیادتر شده چند تا حرف رو پشت سر هم تکرار میکنی مثل د دد ها ایده نه نه ببه فوووه (اینا چیه دیگه دختر ؟؟) تازه امروزم رفتی جشن تولد شادی اونجا کلی آش دوغ خوردی قربونش برم دوغ و ماست رو خیلی دوست داره هر غذایی رو با ماست بدم خوب میخوری اما بی ماست عمرا... فرنی رو هم کلا گذاشتی کنار شیرین کاری ز...
12 بهمن 1391